جشن میانه پاییز در ایران باستان در پانزدهمین روز از فصل پاییز برگزار می شده است، زمان گاهَنباری بنام «اَیـاثْـرِم» در اوستایی «اَیـاثْـرِمَـه» به معنای «آغاز سرما» نام گذاری شده است. جشن های ایرانی و باستانی بسیار زیادی وجود دارد که سال های سال است به دست فراموشی سپرده شده است. این جشن های ایرانی مانند دانه های زنجیر بهم پیوسته هستند و تغییر در یکی از این جشن ها موجب سستن این رشته می شود.

 

جشن سده پس از ۴۰ روز از شب یلدا یا چله، و پس از ۱۰۰ روز از اول آبان قرار دارد. همچنین جشن سده، پیش از ۲۵ روز از جشن اسفندگان است. این اندازه‌ها و فاصله‌های تعریف شده در متون و منابع کهن ایرانی، تنها با گاهشماری ایرانی با ماه‌های سی و یک روزه (مبدأ هجری خورشیدی فعلی) که بزرگترین دستاورد دانش گاهشماری در جهان است، مطابق است.

 

 

گاهنبار ایاثرم / جشن میانه پاییز:
هنگام این گاهنبار از روز اشتاد ایزد تا روز انارام ایزد از ماه مهر (ماه مهر هفتمین ماه تابستان بر طبق گاهنامه ایران باستان می باشد) برابر با ۲۰ تا ۲۵ مهر ماه است. نام این گاهان بار از واژه اوستایی “ایاسریمه” گرفته شده است . یعنی آغاز سرما، و زمان برگزاری آن در زندگی کشاورزی و دامپروری هنگامی است که گله های گوسفند از چراگاه های تابستانی به محل زمستانی خود باز می گردند. در باور سنتی زرتشتیان، گاهنبار ایاسرم گاه هنگامی است که خداوند گیاهان را آفریده است.
 

 

این گاهنبار نیز اکنون همانند گاهنبارهای چهره های دیگر و با همان شیوه در خانه و یا تالارهای عمومی برگزار می شود. بطور کلی عنصر دینی این جشن ها خواندن “جشن” (Jashan) و نیایش است که موبدان انجام می دهند و حاضرین در جشن (Jashan) دست یکدیگر را می گیرند و همازور (هم پیمان، هم باور، هم اندیش) می شوند زیرا، پیروزی و کامیابی در یگانگی و همازوری است به ویژه در گذشته تحمل در برابر بلایای طبیعی، خشکسالی، سیل، زلزله، طوفان و مانند آن تنها با همازوری و پشتیبانی از یکدیگر شدنی بود. شرکت در مراسم گاهنبار وظیفه دینی برای همه بود؛ هزینه آن را همه داوطلبانه و هر کس به اندازه درآمد و تواناییش می داد ولی همه به یک اندازه در آن “هم بهره” می شدند.

 


عنصر اجتماعی این جشن ها در این بود که همه زرتشتیان، زن و مرد، پیر و جوان و کودک، فقیر و غنی، ارباب و رعیت، همه یکسان در آن شرکت می کردند و در یک جا گرد می آمدند از یک سفره و از یک غذا می خوردند و این امر باعث همبستگی بیشتر اجتماعی می شد.
علاوه بر این در پایان این مراسم آن چه از خوردنی باقی مانده بود به خانه افراد بینوا و نیازمند فرستاده می شد و این جزئی از “نیکوکاری و دهش” است که در دین زرتشتی ستوده و سفارش شده است.

 

 

دین زرتشتی پر از از جشن های و آیین های زیبا و جذاب که اکنون کمتر به آنها پرداخته می شود. اصل این جشن های باستانی بر شکرگزاری و گرد هم آمدن و کمک به دیگر افراد نیازمند است که بسیار کار شایسته ای می باشد. برگزاری این جشن های اصیل ایرانی روح زندگی را جاری می کند و مردم به جای غرق شدن در مشکلات روزمره و گرفتاری ها می توانند ساعاتی را خوش باشند و به معنای واقعی زندگی کنند.

 

امید است در سال های پیش روی این جشن های ایرانی و اصیل را در سراسر ایران عزیزمان برگزار کنیم و همه با هم بخندیم و شادی کنیم و از زندگی که حق همه ی ماست لذت ببریم و دنیایی شادتر و ایرانی آبادتر برای فرزندانمان بسازیم.

برگشت به بالا